حفظ شرافت و عزت انسانی، تحریک وجدانها ، تلاش برای هدایت جامعه به سمت تعالی و... جنبههایی از قیام سیدالشهداء است که سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی به آن پرداخته است.
* به نظر شما پرداختن به جنبههای انسانی قیام امام حسین علیه السلام چه ضرورتی دارد؟
موضوع جنبههای انسانی در قیام امام حسین(ع) بخش مهمی از جنبههای این قیام است ، در شرایطی که شیعه مخاطب جهانی دارد و مخاطبان غیر مسلمان نگاههای کاوشگرانه خود را به شیعه و تفکر شیعی دوختهاند، میتواند دستمایههای خوب و فرصتهای مهمی را در اختیار شیعه در راستای اعلام مواضع و معرفی خود به جهانیان ایجاد کند
شاید یکی از جنبههای اهمیت بررسی جوانب انسانی قیام امام حسین (ع) این باشد که امروزه از سوی گروههایی که خود را وابسته به اسلام معرفی میکنند با تمسک به قیام خونین امام حسین (ع) حوادث خونینی آفریدهاند، بحث از جوانب انسانی در قیام امام حسین (ع) میتواند، بخش متمایزی ایجاد کند، تمایزهای اصلی نسبت به این قیام در قبال آنچه که امروزه سلفیها و گروههای دیگری که گروههای جهادی خوانده میشوند، ایجاد کند و از این نظر هم اهمیت پیدا میکند و میتواند یک فصل یا کتاب مطالعهای را فرا روی جهانیان برای باز تعریف و فهم شیعه در اختیار آنان قرار دهد؛ البته جوانب انسانی در قیام امام حسین علیه السلام به معنای جوانب غیر اصلی نیستند، بلکه در قیام امام (ع) از جوانب اصلی به شمار میرود، اما این جوانب، جوانب نهایی نیستند؛ یعنی در یک مرتبه پایینتر نسبت به جوانب الهی قرار دارند و جوانب الهی، هدف نهایی قیام امام حسین(ع) میباشد و جوانب انسانی در مسیر منتهی شدن به آن جوانب و در مراحل میانی نسبت به آن جوانب قرار دارد، بنابراین اینها در طول هم هستند و هیچگاه جوانب الهی و انسانی در عرض هم نیستند .
* لطفا تعریفی از جوانب انسانی ارائه دهید.
فعالیتی از ابعاد و جنبههای انسانی که اگر به هر طیف و یا گروهی از انسانها با هر مسلک و هر دین و حتی فارغ از دین عرضه شود از خاستگاه مشترک انسانی خود با نگاه پر اهمیت به این جنبه مینگرند و احساس نزدیکی، الفت و انس با این جوانب پیدا میکنند، جوانب انسانی نامیده میشود و به تعبیر دیگر جوانب انسانی جوانبی هستند که حتی در شرایط عدم ایمان به دین، نیز یک اصالت و وضعیت بین بشری را دارا میباشند و از این جهت مخاطبان غیر دینی و غیر الهی نیز دارد. این جوانب انسانی در زندگی پیامبر (ص) هم وجود داشته است یعنی پیامبر(ص) در زندگی خود به گونههای مختلف، اخلاق انسانی را ارائه میدادند و کسی که با حضرت برخورد میکند و آن حضرت را میدید از هر طیفی و گروهی و از هر سطحی از نگاه به دین، شیفته این رفتار و روش پیامبر(ص) میشد و چه بسا بسیاری از مومنین، اخلاق و رفتاری از نبی مکرم اسلام میدیدند و جذب ایشان میشدند و در نهایت اهل ایمان میشدند.
پس جوانب انسانی، جوانبی است که در رفتار پیامبر (ص) هم مشاهده میشود و این ویژگی در رفتار امام حسین(ع) در سطح بالایی وجود داشته است . امام حسین علیه السلام شرایط ویژهای دارد که بررسی جوانب انسانی رفتار و عملکرد ایشان ممکن است ابعادی را از خود نشان دهد که این رفتار در رفتار سایر امامان مجال بروز پیدا نکرده است .
*جوانب انسانی در رفتار امام حسین علیه السلام چه بود؟
جوانب انسانی در رفتار سید الشهداء(ع) دارای ابعاد مختلفی است که در ذیل بیان میکنم.
* امام آغاز کننده جنگ نبود
جنبه انسانی رفتار امام حسین (ع) در معرکه خونین به گونهای خاص جلوه میکند به این صورت که آن حضرت آغاز کننده جنگ نیست و در رفتار خود به خوبی این را نشان دادند، امام (ع) ابا داشتند از اینکه آغاز کننده جنگ باشند و حتی ابا داشتند از اینکه به استقبال جنگ بروند، لذا باید بین استقبال از نهضت و ایجاد نهضت با استقبال از جنگ، تفکیک قائل شد.
* تمایل به ختم نبرد
وجه دیگر رفتار انسانی امام حسین علیه السلام آن است که آن حضرت حتی بعد از اینکه جنگ آغاز میشود، بسیار کوشش میکند تا دامنه جنگ محدود شود و ختم گردد، حتی بعد از اینکه عزیزان زیادی را از دست داده و تنها شده بودند، در چنین شرایطی اگر کسی از قبل هم آماده جنگ نبوده است، حالت خاصی پیدا میکند و حس جنگجویی و انتقام در او ایجاد میشود، اما نصوص و کلماتی که از امام در دست است، حاکی از آن است که امام حسین(ع) در همه لحظات عاشورا خواهان خاتمه دادن به جنگ بوده است؛ البته نه به قیمت بیعت کردن با یزید، ایشان تا آخر بر سر کلام هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة (لعمات الحسين، ص: 71) خود ایستاده بود .
* شرافت و عزت انسانی
زاویه دیگر جنبه انسانی قیام امام حسین(ع) این بود که شرافت و عزت انسانی را به خاطر ترس؛ خوف یا زور از دست نمیدهد و به صورت شفافی ذلت را نفی میکند، در عین حالی که خواهان جنگ نیستند.
این وجه هم یک وجه کرامت انسانی است و اگر این مطلب را به هر قومی و دینی عرضه کنند که حضرت در عین پرهیز از جنگ خواهان بالاترین سطح کرامت انسانی است و ذلت را در مقابل زور به هیچ وجه نمیپذیرد و مظهر عزت خواهی است، آن را اوج صفت انسانی میداند که در امام حسین(ع) وجود داشته است و در قیامش مشهود است
* تحریک انگیزههای انسانی
امام در روز عاشورا با توجه به این که میدیدند انگیزههای الهی دشمنان منتفی شده است، لذا انگیزههای انسانی آنها را تحریک میکردند و آن جمله معروفی که از امام در یک شرایط حساس ایراد شده است که فرمود : وَيْلَكُمْ يَا شِيعَةَ آلِ أَبِي سُفْيَانَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِينٌ وَ كُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِي دُنْيَاكُمْ هَذِه (اللهوف، ص: 120 )اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید نشان میدهد که حضرت در پی تحریک و کارکردهای انسانی بودند گرچه انگیزههای انسانی به پای انگیزههای الهی نمیرسند، اما حضرت در پی تقویت و تحریک کار کردهای انسانی بودند .
* سعی در هدایت حتی در بدترین شرایط
یکی دیگر از جنبههای انسانی قیام امام حسین(ع) سعی در هدایت مردم میباشد، که حضرت در هیچ شرایطی و لو در لحظات بسیار حساس و شدیدی که کمترین ترحمی نسبت به عزیزان و اصحاب او نمیشد، هیچگاه روحیه انتقام گرایانه در قبال آن مردم نداشت، بلکه آنها را هدایت میکرد در یک موضع دلسوزانهای قرار داشت، نصیحتهایی که حضرت در روز عاشورا قبل از جنگ و در حین جنگ دارند نشان میدهد که حال حضرت هیچگونه تغییری پیدا نمیکند در عین اینکه در موضع دلسوزی است و در عین حالی که بیشترین سختیها به او روی آورده است اما در عین حال موضع او نسبت به دشمنان موضع دلسوزانه هست و در پی هدایت و نصیحت ایشان است .
* تحریک وجدانها
امام حسین(ع) عزیزان خود را به گونه ای در جنگ به میدان فرستادند که بتوانند بر وجدان انسانها تاثیر بگذارند و هر کدام راه تاثیری از انسانیت نسبت به آن جمعیت را باز کنند و این شیوه به تحریک وجدانهای آنها میپرداختند.
از طفل شیرخواره تا پیرمرد و ترتیب عزیزانش برای حضور در میدان به گونه ای بود که پیامهای انسانی پرباری را به دنبال داشت؛ در حالی که جنبههای دینی قویتری را در بر داشت و این هم نشان میدهد، حضرت در روز عاشورا در پی این است ک با وجدانها سخن بگویند و وجدانها را تحریک کنند و حتی کودک شیر خواره را به نوعی خاص به میدان میآورد و نوع گفتگوی امام با جمعیت، یک نگاه انسانی است و از جایگاه عاطفی سخن میگوید این شیوه هیچگاه به معنای التماس نیست؛ چرا که تسلیمی در کار نبوده تا بخواهد التماس کند، گفتگو در سطحی بوده است تا بتواند عاطفهها را تحریک کند وَ نَادَى يَا زِيْنَبُ نَاوِلِينِى وَلَدِىَ الصَّغِيرَ ؛بعضى از مقاتل دارد كه عمامه پيغمبر را بر سر بست، قرآن آورد، خلاصه چهره، چهرهاى نبود كه بخواهد بجنگد.اين بچه را آورد در مقابل لشكر و روى دست بلند كرد، به طورى كه زير بغلهايش پيدا بود. بلند گفت «إنْ لَمْ تَرْحَمُونِى فَارْحَمُوا هَذَا الرَّضِيعَ» ؛اگر به من رحم نمىكنيد به اين بچه شيرخواره رحم كنيد ؛ «ألَا تَرَونَهُ كَيْفَ یتَلَظّى عَطَشاً »؛ آيا نمىبينيد كه چگونه بىتابى مىكند؟ ؛ (موسوعة كربلاء، لبيب بيضون ،ج2،ص:52 ) - و اتفاقا در این قضیه عاطفهها هم تحریک شد، امام با این شیوه، تلاش میکرد روح انسانیت را در آنها احیا کند.
* ایثار
از دیگر جنبههای انسانی این است که ایثار در روز عاشورا در درجه بالایی، تبلور و تجسم پیدا کرد. در آن روز سختیهای فراوانی وجود داشت و عزیزانی به پای امام حسین(ع) فدا شدند، مبارزه با تشنگی و مصیبتهای بیشمار و تکان دهنده درون انسانها را به آتش میکشید ولی آرامشی که این اصحاب و خانواده حضرت داشتند مثل این که دیگران را به خود ترجیح میدادند و مثلاً اگر مختصر آبی در اختیار داشتند ایثار میکردند. این هم یک وجه انسانی در مقام امام حسین(ع) است .
* آمیختگی مظلومیت و عزت
یک دیگر از جنبههای انسانی نهضت امام حسین(ع) این است که در روز عاشورا مظلومیتی برای او و عزیزان او رخ داده که اگر تصویری از این مظلومیت ایجاد شود و به سمع هر انسانی برسد او احساس میکند یک قوم بسیار خونخوار در مقابل امام بودهاند و در مقابل این گروه ستمگر مجموعه انسانی قرار داردکه کمترین ستمی در سخن و زندگی و رفتارشان نیست مواجه هستند و در عین مظلومیت با عزت بودهاند و این آمیختگی عزت و مظلومیت مخصوص امام حسین علیه السلام و قیام اوست.